بررسی مقایسوی نهاد های تحصیلات عالی افغانستان و مالیزیا جهت توسعه مهارت های کاری فارغ التحصیلان افغان

 

سيد عباس هاشمى

چکیده

بعد از سالهای طولانی جنگ و نا امنی ها، افغانستان برای نخستین بار تلاش دارد تا خود را در مطابقت با معیار های بازار آزاد برابر سازد که ضرورت است تمام نهادها همگام با این طرح در مطابقت باشند. متاسفانه وزارت تحصیلات عالی توانایی تربیه نیروی متخصص کار را برمبنای طرح فوق بنا بر بعضی از معضلات از قبیل متمرکز بودن نظام تحصیلی، نصاب غیر معیاری، استراتیژی های نا متوازن و بودجه ناکافی نداشته که باعث بلند رفتن میزان بیکاری فارغان این نهاد گردیده است. این مقاله برمبنای یک تحقیق کیفی نظام تحصیلی افغاستان را مورد بررسی قرار داده و مودلی را جهت اصلاحات در نظام تحصیلی افغانستان پیشنهاد مینماید؛ تا ازیک طرف وزارت تحصیلات بتواند جوابگوی نیاز بازارکار باشد و از جانب دیگر در رشد و توسعه اقتصادی سهیم شده میزان بیکاری را کاهش دهد. در بخش از پیشنهاد ها این مقاله تاکید دارد که دانشگاه های افغانستان نیاز مند استقلالیت اند تا برمبنای  نصاب تحصیلی سنجیده شده و پالیسی های غیر متمرکز نیاز های زون که برای آن نیروی کار تربیت مینمایند را فراهم سازند. مقاله هذا در قدم نخست میکانیزم فعالیت نظام تحصیلی افغانستان را با نصاب تحصیلی ارایه شده از جانب نهاد های تحصیلی به معرفی گرفته، چهارچوب کاری وزارت تحصیلات عالی مشخص نموده، سهم وزارت تحصیلات عالی و منطق موجوده جهت توجیه این نظام را توضیح میدهد. متعاقبا نارسایی ها و معضلات موجوده فرا راه فارغان را که میخواهند وارد بازار کار گردند با شناسایی ناتوانی های مهارتی لازم که باید فارغان با آن مسلح شوند و تقاضای بازار کار را بررسی نموده، راهکار لازم ارائه می‌کند.  در اخیر یک راهکاری را که از جانب نظام تحصیلی مالیزیا تطبیق شده و نتیجه مثبت هم داشته، با اندکی تغیرات پیشنهاد مینماید. در نتیجه این راهکار مودل سودمندی برای کارایی پایدار نظام تحصیلی افغانستان میتواند باشد و بطور نمونه یک پالیسی تحصیلی جدیدی که بتواند روابط مستدامی را میان نظام های تحصیلی و استخدام کنندگان برقرار کند تا باعث توسعه اقتصادی افغانستان گردیده و میزان بیکاری را تا حد ممکن تقلیل بخشد

.واژه های کلیدی: وزارت تحصیلات عالی، افغانستان، مالیزیا، فارغان، بیکاری، استقلالیت، نصاب تحصیلی

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا