عوامل انحطاط و فروپاشی دولت عثمانی
عوامل انحطاط و فروپاشی دولت عثمانی
Doi: http://dx.doi.org/10.48117/Diwan.2022.16
حسیب الله سدید
ORCID ID: 0000-0002-1441-3725
چکیده
دولت عثمانی در سال ۱۲۹۹ از سوی غازی عثمان پسر ارطغرل بنیانگذاری شد. این دولت در زمان فرمانروایی سلطان سلیمان قانونی (۱۵۲۰-۱۵۶۶) به اوج عظمت خود رسید و پس از سدۀ هفدهم دچار انحطاط شده، در جنگ جهانی اول از هم پاشید. بدون تردید عوامل زیادی در ضعف و نهایتاً فروپاشی عثمانی ها تاثیرگذار بود. عمدهترین اسبابی که امپراتوری عثمانی را به سوی ضعف کشانید و در فرجام باعث سقوط آن شد، عواملی چون انحطاط علمی و فکری، رفاه گرایی، فساد اداری در دستگاه دولت، رویکار آمدن سلاطین ضعیف، بیکفایتی حکام و جانشینان آنها در قلمرو عثمانی، سیطرۀ تفکر نظامیگری، فساد در تشکیلات نظامی، متزلزل شدن سیستم آموزشی مدرسه ها، فراموش شدن انگیزه های اولیۀ تشکیل دولت و کشمکش بر سر مقام های دولتی، بروز افراط و تفریط در برداشت متفکران و علما از دین، متزلزل شدن دستگاه عدلی، گسترش حوزۀ جغرافیایی دولت در میان ملل و قومیت های مختلف و بی انسجامی میان آنان، لشکر کشی های فاقد ارزش اقتصادی و استراتژیک، فساد در میان ینی چریها، عصیان ها و شورش ها، جنگ ها به ویژه نبرد های پی در پی با روسیۀ تزاری، بحران اقتصادی، گسترش گروه ها و سازمان های سری، تمایل به برگرفتن مظاهر تمدن غربی نه اصل آن، جلوگیری از انجام هرگونه اصلاحات سیاسی ـ نظامی و اجتماعی که منافع اشراف و درباریان را به خطر می انداخت، پیشرفت سریع فکری، سیاسی، اقتصادی و سیاسی غرب و عدم برابری عثمانی با آن، ساختار اراضی و غیر مسلمانان، مخالفت با نوگرایی، ملی گرایی، وام های خارجی، روی کار آمدن دولت های مقتدر در اروپا و عقب مانی عثمانی ها از آنان، عقدۀ اروپائیان نسبت به عثمانی ها، موقعیت ژئوپولیتیک عثمانی، مسألۀ شرق، جاه طلبی های دولت های بزرگ، امپریالیسم فرهنگی، اعطای امتیاز به بیگانه گان یا کاپیتولاسیون، ملی گرایی عربی و دعوای طرح تاسیس خلافت عربی و در فرجام جنگ جهانی اول بود که منجر به فروپاشی دولت عثمانی شد. پس از ختم جنگ جهانی اول و تقسیم سرزمین های باقی ماندۀ عثمانی میان دولت های پیروز جنگ، در سال ۱۹۲۳ در این کشور نظام جمهوری تشکیل گردید.
:واژه های کلیدی: دولت عثمانی، فروپاشی، جنگ، عامل، ضعف
الملخص
أسّس عثمان بن أرطغرل الدولة العثمانية عام ۱۲۹۹م، وبلغت هذه الدولة أوج عظمتها في عهد السلطان سليمان القانوني(۱۵۲۰-۱۵۶۶)، فقد بدأ الوهن والضعف يزحف إلى كيان الدولة العثمانية بعد القرن السابع عشر، إلى أن انتهت بزوالها في الحرب العالمية الأولى. ولا شك أن هناك أسبابًا كثيرةً أدت إلى تضعيف الإمبراطورية العثمانية ومن ثم إلى انهيارها. ومن أهم تلك العوامل؛ التخلف العلمي والفكري، والرفاهية والترف، والفساد الإداري في الجهاز الحكومي، وظهور السلاطين الضعفاء، وعدم كفاءة الحكام وضعف الإدارة في الأقاليم التابعة للدولة، هيمنة الفكر العسكري، والفساد في الهيئة العسكرية، وزعزعة نظام التعليم في المدارس، ونسيان الدوافع والأهداف التي من أجلها أسّست الدولة، والصراع على السلطة والمناصب، وإشعال نيران التطرف الديني والفكري وتسرب الفساد إلى طبقة العلماء، والتشتت والضعف في الجهاز القضائي، وتوسع رقعة الدولة مع اختلاف الملل والشعوب وعدم التماسك بينهم، ووقوع الحروب التي لاجدوى منها اقتصاديًا أو استراتيجيًا، والفساد في صفوف الجيش الإنكشاري، والتمرد والعصيان المتكرر، والهزائم العسكرية، والأزمات الاقتصادية، وكثرة الجمعيات والأحزاب السّرية، والرغبة في تقليد مظاهر الحضارة الغربية دون جوهرها، والامتناع عن أي إصلاحات سياسية وعسكرية واجتماعية كانت تهدّد مصالح الحكّام وأهل البلاط، وتقدّم الغرب تقدمًا سريعًا وعدم مساواة الدولة العثمانية معه، و توسع الأراضي وغير المسلمين، ومخالفة الأمور المستجدة، والمنظمات الفكرية، والقومية، والديون الخارجية، وظهور الحكومات القويّة في أوروبّا، وحقد الأوروبين تجاه العثمانيين، والموقع الجغرافي للعثمانيين، ومسألة الشرق، وطموحات الحكومات الكبيرة، والإمبريالية الثقافية، والامتيازات التي كانت تمنح للأجانب أو الاستسلام، والقومية العربية والدعوة إلى إحياء الخلافة العربية، وأخيرًا الحرب العالمية الأولى أدت إلى زوال الإمبراطورية العثمانية.
:الكلمات المفتاحية: الدولة العثمانية، الانهيار، الحرب، الوكيل، الضعف